نادر حقیقت بین
زندگی سیاسی و اجتماعی، خصوصیات فردی و اعتقادی و مشی مدیریتی حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی به گونه یی است که حقیقتاً و انصافاً با سختی و دشواری می توان چهره های هم وزن و هم شأن او را یافت. سیدمحمود دعایی از جمله نزدیک ترین و محرم ترین افراد به حضرت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی از اولین روزهای جهاد و مبارزه در سال 42 با شور، اشتیاق، ایثار و فداکاری مثال زدنی، حضرت امام (ره)را در پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی همراهی کرد و دوران جوانی خود را دور از وطن و با به جان خریدن تمامی خطرات وقف نهضت امام(ره)کرد و 11 سال در عراق دشوارترین ماموریت ها از جانب ایشان را همچون امینی پارسا و فداکار با بهترین وجه به انجام رساند.در طول 30 سال گذشته صدها نفر عنوان نمایندگی حضرت امام (ره)و مقام معظم رهبری را در مناصب گوناگون در اختیار داشته اند و اغلب آنها خدمات ارزنده یی به ملت ایران عرضه داشته اند اما به راستی چند نفر توانسته اند تحمل زندگی زاهدانه و مخلصانه وی را داشته باشند و خود منشاء جذب بیش از پیش مردم به امام (ره)و رهبری باشند؟دعایی با سابقه سفیری در عراق، شش دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس و 29 سال مدیریت عظیم ترین و باسابقه ترین موسسه مطبوعاتی کشور اندکی بر آنچه در 30 سال قبل داشته است، نیفزوده، همچنان در خانه یی که حضرت امام (ره) شخصاً برای وی خریداری کرده بودند، زندگی می کند و با اشتیاق مثال زدنی حتی بیش از جوانان پرشور از صبحدم تا ساعات پایانی شب در عرصه اطلاع رسانی به ملت خود بی هیچ چشمداشتی صادقانه خدمت می کند.
موسسه اطلاعات که در سال 59 ده ها میلیون تومان بدهی داشت امروز عظیم ترین و مورد اعتمادترین موسسه مطبوعاتی کشور است. شرکت ایرانچاپ عظیم ترین و مدرن ترین چاپخانه خاورمیانه است. روزنامه اطلاعات روزانه دو بار منتشر می شود و با بیشترین حجم از صفحات و با ارزان ترین قیمت در سراسر کشور در دسترس عموم مردم است. تمامی کارکنان این موسسه عظیم صاحب خانه شده اند و از انواع خدمات بهداشتی، درمانی، زیارتی، سیاحتی و رفاهی بهره مندند.
آیا می توان در کشور پهناور ایران، اداره، سازمان، کارخانه و موسسه یی با چندین هزار کارمند و کارگر یافت که تمامی کارکنان خود را که فاقد سرپناه بوده اند، صاحب خانه کرده باشد؟ آیا می توان مدیر روزنامه یی را یافت که طی 29 سال حتی از درج دیدگاه های شخصی خود با این اعتقاد که روزنامه متعلق به عموم مردم است، صرف نظر کرده باشد؟ و حتی نطق ها و سخنرانی های خود طی شش دوره نمایندگی مجلس را در روزنامه تحت مدیریت خود منتشر نکرده باشد؟ آیا می توان مدیر روزنامه یی را یافت که در درج میلیون ها مطلب طی 39 سال به معنی واقعی کلمه فراجناحی و ملی رفتار کرده باشد؟ آیا می توان مدیر روزنامه یی را یافت که آنقدر انصاف، عدالت و تقوا را رعایت کرده باشد که حتی یک نفر طی این سال ها علیه او به دستگاه قضایی شکایت نکرده باشد؟ آیا می توان مدیری با سابقه سفیر ایران در عراق، شش دوره نمایندگی مجلس و 29 سال مدیریت عظیم ترین موسسه مطبوعاتی کشور یافت که ریالی حقوق از هیچ منصب دولتی و حکومتی دریافت نکرده باشد و همچنان با ارثیه والدین و شهریه طلبگی زندگی کرده باشد؟ آیا می توان فردی را یافت که بارها کاندیدای انتخابات مجلس شده باشد و حتی یک عکس از خود شخصاً منتشر نکرده باشد و به دوستان و علاقه مندان خود هم اجازه تبلیغات نداده باشد؟ آیا می توان مدیری را یافت که عملکردش طی 30 سال مدیریت، بیشترین جاذبه و کمترین دافعه را داشته باشد؟
سیدمحمود دعایی به هیچ منصب و مقامی کمترین دلبستگی ندارد و اگر نگرانی های فزاینده کارکنان زحمتکش این موسسه بزرگ و میلیون ها ایرانی علاقه مند به روزنامه وزین اطلاعات و نشریات وابسته نبود حتی به تکذیب شایعات گسترده و تکراری انحصارطلبان جاه طلب کمترین رغبتی نشان نمی داد.
سیدمحمود دعایی روحانی دوست داشتنی و زلالی است که ساده زیستی و مردمی بودن را در منتهای درجه خود نشان داده است. هر روز کارکنان و کارگران روزنامه او را می بینند که در صف رستوران کارمندی ایستاده است تا نوبتش شود و غذایش را سر میز بقیه همکاران صرف کند.
اتاقش شاید کوچک ترین اتاق روزنامه است با دری باز که همیشه به روی همگان گشوده است و شاید از معدود مدیران این دیار است که نه منشی دارد و نه رئیس دفتر و نه حاجب و نه دربان و نه محافظ، گاهی سوار مترو می شود، گاهی سوار اتوبوس، گاهی تاکسی و بقیه موارد هم جز با پیکان تردد نمی کند.
ارتباطی صمیمانه با همه پرسنل روزنامه دارد و احترام همگان را به غایت رعایت می کند. دوست و یار و ملجأ و سنگ صبور همه همکارانش است. خود را مقید می داند در مراسم عزای ساده ترین کارکنان سازمان هم شرکت کند. به عیادت همکاران بیمار می رود. شخصاً تا خیابان به استقبال میهمانان می رود و تا خیابان آنها را بدرقه می کند. احترامی عمیق و صادقانه به اهالی فرهنگ و دانش و هنر می گذارد و در مراسم تجلیل از آنها حضور می یابد. در تشییع پیکر فرهنگیان، ادبا، فرزانگان و هنرمندان همیشه حاضر است.
آنهایی که سیدمحمود دعایی را می شناسند، می دانند که شرافت و صداقت و سلامت نفس ویژگی های بارز و جداناشدنی از او هستند. ساختمان و تجهیزات و امکاناتی عظیم را بنا نهاده و فراهم آورده است اما کمترین بهره شخصی از آنها نمی برد.
خود را امین و امانتدار نظام می داند و همواره به آرمان های امام عشق می ورزد و در راه رهبری حرکت می کند.
برای سیدمحمود دعایی هر سال، سال اصلاح الگوی مصرف است. تقریباً همه کارکنان روزنامه بارها صحنه یی را دیده اند که هر شب، شخصاً چراغ های اضافه تحریریه و سالن و حتی دستشویی ها را خاموش می کند تا رفتاری را ترویج کند و تعلیم دهد.
شگفتا که برخی به جای اینکه برای مردی که در اتاقی کوچک، سکان هدایت بزرگ ترین موسسه مطبوعاتی و فرهنگی کشور را در دست دارد و کارنامه اش نشان از لیاقتش دارد، مردی که برای خود جز گمنامی نمی خواهد و برای انقلاب و نظام اسلامی از هیچ تلاش و ایثاری مضایقه نکرده است، «نشان درجه یک لیاقت» بخواهند، شایعه کناره گیری یا بازنشستگی می سازند و در بوق می کنند. شایعه سازان اقتدارطلبی که فکر تسخیر همه ارگان ها وسوسه شان کرده است، اگر مجال و سعادت آشنایی با مشی و منش و سلوک این سید بزرگوار را داشتند، حتماً از رفتارشان شرمنده می شدند و از رفتار او درس می گرفتند.
کلمات کلیدی :
» نظر